ویژگیهای رابطهی سالم
نشانههای رابطهی ناسالم
چگونه یک رابطهی سالم ایجاد کنیم
چه زمانی نیازمند کمک حرفهای هستیم ؟
بخش مهمی از یک رابطهی سالم در روابط خلاصه میشود. تحقیقات همواره تاکید میکنند که ارتباط اجتماعی و ایجاد رابطهی سالم نقش مهمی در کیفیت زندگی افراد دارد. اهمیت رابطه سالم در تحقیقات متعددی مورد تایید قرار گرفت مثلا تحقیقات مونتز و آمبرسون نشان داد، افراد در رابطههای عاشقانهی ایمن، کمتر دچار بیماریهای قلبی و عروقی میشوند. اما نکتهای که حائز اهمیت است این استکه چیزی به نام رابطهی سالم و بینقص وجود ندارد. در هر رابطهای ترکیبی از خصوصیات سالم و ناسالم را مییابید و آنچیزیکه اهمیت دارد این است که با وجود مشکلات، رابطه عملکرد خوبی داشته باشد و هر کس در حفظ ارتباط و رفع مشکل تلاش کند و در رابطه به صورت کلی خشنود باشد.
معمولا وقت زیادی صرف این میشود که بتوانیم یک رابطهی بد را تشخیص بدهیم. اما در مورد اینکه رابطه سالم چیست کمتر گفتگو و بحث میشود.
در ادامه از شما میخواهم که به سوالات زیر پاسخ دهید.
۱- آیا به یکدیگر اعتماد دارید؟
۲-آیا از منافع و تلاشهای یکدیگر حمایت میکنید؟
۳-آیا با هم صادق و روراست هستید؟
۴-آیا هویت فردی خود را در رابطه حفظ کردهاید؟
۵- آیا میتوانید در مورد احساسات، امیدها، ترسها و رویاهای خود با یکدیگر صحبت کنید؟
۶- آیا نسبت به هم احساس علاقه و محبت میکنید؟
البته لازم است متذکر شد که نیازهای هر فرد بنابر تفاوتهای فردی متفاوت است مثلا فردی ممکن است نیاز به محبت بیشتری داشته باشد و فرد دیگری این نیاز را کمتر در خود احساس کند. آن چیزی که در یک رابطه سالم اهمیت دارد ایناست که هر شخص قادر باشد علاوه بر رفع نیازهای طرف مقابل به آنچه مورد نیاز خود اوست هم دست یابد. با توجه به اینکه روابط انسانی پیچیدگیهای خاصی دارد اما ویژگیهایی وجود دارند که میتوانند به ما در تشخیص رابطه سالم و ناسالم کمک کنند.
اعتماد
یکی از شاخصترین شاخصهای ارتباط سالم، اعتماد است . تحقیقات (کندرا و ساسمن ۲۰۲۰) نشان داد توانایی اعتماد افراد به یکدیگر تحت تاثیر سبک کلی دلبستگی قرار دارد. روابط تجربه شده در اوایل کودکی به شکلگیری انتظاراتی که فرد در آینده در روابطش با دیگران دارد تاثیرگذار است. اگر روابط گذشتهی فرد ایمن، پایدار و قابل اعتماد باشد به احتمال زیادی میتواند در آینده در ارتباط با دیگران هم موفق باشد و اگر روابط گذشته فرد ناپایدار و غیر قابل اعتماد باشد، در بزرگسالی به احتمال زیادی در اعتماد کردن به دیگران هم دچار مشکل خواهد شد. به هر روی به غیر از تجارب دوران کودکی اعتماد از نحوهی برخورد متقابل شریک زندگی با یکدیگر هم ایجاد میشود.
اما اعتماد چگونه در تعامل ایجاد میشود؟ در رابطهای که اعتماد وجود دارد طرفین میتوانند تا حدی خودافشایی کنند و نیازی به خودسانسوری ندارند. دو طرف بدون ترس میتوانند در مورد خودشان چیزهایی را به طرف مقابل بگویند و البته که باید مطمئن باشند این خودافشایی باعث سواستفاده، سوبرداشت، طرد و قضاوت طرف مقابل نمیشود. مخفیکاری و دروغگویی از روی ترس، احساس طردشدن و قشقرق به پا شدن در صورت ابراز واقعیت از علایم خطر در اعتمادسازی هستند. سنجش و ارزیابی اعتماد، نه با تست به دست میآید و نه با پرسیدن، مصاحبه و... آنچه باعث بوجود آمدن حس اعتماد به افراد میشود با گذشت زمان و ایجاد فرصتهایی است که گذر زمان برای آزمایش و ارزیابی اعتماد به شما میدهد.
هرچه اعتماد بین زوجین بیشتر باشد احساس امنیت و راحتی بیشتری دارید. اگر در این زمینه مشکلی دارید اولین قدم ارزیابی سبک دلبستگی و سپس علتیابی و مراقبه و تلاش در جهت رفع عوامل مخرب از مهمترین قدمها برای یکی از کلیدهای ارتباط سالم یعنی اعتماد است .
گشودگی و صداقت
گشودگی یا خودابرازی چیست؟ وقتی فرد افکار، عقاید، نظرات، علایق و حتی خاطرات و ترسهایی که دارد را با فرد دیگری به اشتراک میگذارد خود ابرازی کرده است. در یک رابطهی سالم فرد خود واقعیاش را نشان میدهد و بدون ترس خود ابرازی میکند.(ولی این به این معنا نیستکه شما باید تکتک موارد گذشتهی خود را به شریک زندگیتان بگویید تا به خودابرازی برسید) اگرچه همه زوجین در یک سطح از خودابرازی و گشودگی نیستند اما آنچیزی که اهمیت دارد ایناستکه فرد در حال پنهان کردن خود واقعیاش نباشد و با شخصیتی ساختگی خود را نشان ندهد. صریح و صادق بودن در رابطه نه تنها به زوجیت افراد کمک میکند، بلکه باعث اعتماد بیشتر و رشد میشود.
در هر رابطه ، هر کدام از طرفین رابطه نیازهای متفاوتی دارند. آنچه بسیار اهمیت دارد این موضوع است که زوجین بتوانند در عین حالی که به نیازهای خودشان پاسخ بدهند، بتوانند با راهحلهایی نیازها و انتظارات طرف مقابل را حتی اگر همسو با نیازهای خودشان نیست را هم مدنظر قرار بدهند.
در رابطهی سالم علاوه بر اینکه شما موارد مهم را با شریک زندگی خود در میان میگذارید، کاملا هم در او حل نمیشوید و این امکان را در رابطه دارید که حریم شخصی خود را حفظ کنید.(مثلا لازم نیست همسر شما کامل در مورد محتوای گفتگوی شما با مادرتان قرار گیرد)
اما چه زمانی انتظارات ناسالم میشود؟ زمانی که شریک زندگی شما یا خود شما انتظار دارید همه جزئیات و ریزکارها و اتفاقاتی که افتاده است را برای هم بازگو کنید و یا احساس فشار در هریک از طرفین برای ارائهی اطلاعات وجود داشتهباشد.
احترام متقابل
در یک رابطه سالم افراد در عین حالی که به هم احساس نزدیکی دارند به یکدیگر احترام میگذارند و از تحقیر هم دوری میکنند.
کلماتی چون تو هنوز بچهای، تو بچه ننهای،من باید همیشه مراق تو باشم . اگر من نبودم تو چه میکردی!؟ و .... همه و همه جملاتی هستند که به تحقیر مخاطب میپردازد.
اما چگونه زوجین میتوانند احترام متقابل را تمرین کنند.
- گوش دادن فعال: هنگامی که در حال گفتگو هستید کار دیگری انجام ندهید . گفتگوی فعال یعنی گفتگویی دوجانبه با حواسی جمع و به دور از هر گونه حواسپرتی( گفتگو در هنگامی که یک طرف سرگرم دیدن تلویزیون، سرک کشیدن در مدیا و ... است قطعا گفتگویی سازندهای نیست)
- درک و بخشش: سرزنش و توبیخ هرگز در طولانی مدت جواب نخواهد داد. هنگامی که اشتباهی از طرف مقابلتان سر زد، علت را جویا شوید و با یکدیگر صحبت کنید. سرزنش نکنید و احساس خود را بیان کنید و راهکارهایی در جهت کمک به هم بدهید و در آخر ببخشید. دائما اشتباهات هم را به رخ یکدیگر نکشید و یادآوری نکنید.
- حتما در برنامهی روزانهی خود، زمانی اختصاصی برای هم داشته باشید.
- به علاقمندیهای شریک زندگیتان توجه داشته باشید.
- در مورد آنچه همسر و شریک زندگیتان انجام میدهد و برای شما لذتبخش است، صحبت کنید. تشکر و قدردانی از حس خوبی که تجربه میکنید بسیار در بهبود روابط موثر است.
- مواقعی در زندگی ایجاد میشود که طرف مقابل شما نیاز به همدردی دارد، در این زمانها به او گوش دهید و همدردی کنید.
دکتر رحیم کسایی